نیازمندی فزاینده به تحصیلات عالی از مهمترین موارد رشد کمی نهادهای تحصیلی به شمار میرود. ارتقای مداوم کیفیت مستلزم ارزشیابی، ارزیابی، حسابدهی، شفافیت و اعتباریابی در نهادهای تحصیلات عالی کشور میباشد. در دنیای امروزی موجودیت شبکههای گستردهی ارتباطی و معلوماتی فشردهگی زمان و مکان را فراهم نموده؛دنیا را به عنوان یک دهکده جهانی در آورده است. تحصیلات عالی نیز از این دگرگونی تغییرات اساسی یافته است. به نظر میرسد . در شرایط پیچیده کنونی نهادهای تحصیلی نیازمند راهکارهای نو و مؤثر هستند تا علاوه از برقراری شبکه تعاملی و تبادل جهانی دانش و تکنالوژی به گفتمان میان فرهنگها و تمدنها نیز یاری رسانند؛ به گونه مثال از تدریس چند زبانی، تبادل محصلان و اعضای کادرعلمی، ایجاد شبکههای اطلاع رسانی ( ویب سایتها…) و هماهنگ کردن معیارهای اندازه گیری و ارزیابی تحصیلات عالی و مهارتهای تخصصی و اکادمیک در سطوح منطقه یی و بین المللی می توان نامبرد. یکی از تحولات جدید، ایجاد پوهنتونهای مجازی است که منجر به تحولات الگوهای پایدار علمی شده است. عمق و دامنه تحولات جهانی در حدی است که نه تنها نظام اکادمیک و پوهنتونی را متحول ساخته؛ بلکه اهداف و مقاصد آن را نیز دگرگون نموده و چالشهای عمده و اساسی را پیشروی برنامههای تحصیلی قرار داده است.جریانهای کتلهیی شدن، تجاری شدن و مجازی شدن تحصیلات عالی، نوع خاصی از چالشها را در برابر تحصیلات عالی سده بیست و یکم به لحاظ کیفی قرار داده است که باید با روشهای ویژه و راهکارها و راهبردهای عملی بر آن غلبه حاصل نمود.نهادهای تحصیلی منحیث یک جریان برای حفظ پویایی داخلی خود و تعامل بیرونی محتاجِ برنامه ریزی آینده نگر، ارتقای کیفیت مداوم و بهبود روشهای کاری خود اند، از جمله لازم است تا برنامه ریزی درسی، شیوههای تدریس، تحقیق، سازماندهی، نحوه ارایۀ خدمات و اداره بهتر را قابل انعطاف وبه روز ساخت.با این حال نهادهایتحصیلات عالی کشور با اینکه دست آوردهایی در یک دهه اخیر داشته است، چالشها و مشکلات فراوانی نیز فرا راه آن قرار داشته و دارد.سیستم تحصیلات عالی کشور از سابقه معتبر و شناخته شده در منطقه برخوردار بود، که متأسفانه تقریباً در سه دهه جنگ دچار صدمهها و ناهنجاریهای گستردهی شده که ویرانیهای زیاد را در قبال داشته است. اساتید باتجربه و ماهر نهادهای تحصیلات عالی کشور نیز بنابر شرایط نامناسب مجبور به ترک و آوارهگی به کشورهای همسایه و یا سایر کشورهای جهان شدند که یک تعداد آنها تا هنوز هم دوباره به وطن بر نگشتند. آشکار است که همهی این ناهنجاریهاتأثیر منفی را بالای سیستم تحصیلات عالی کشور از خود به جا گذاشته است. برعلاوه،ارتقای سطح دانش مسلکی کادرهای که در داخل کشور باقی ماندند با تأخیر و سکته گی مواجه شدند. بسیاری از تاسیسات و ساختمانهای پوهنتونها و مرکزهای تحصیلات عالی ویران گردید و برخی دیگر شدیداً نیاز به ترمیمات اساسی داشت. نصابهای تعلیمی کهنه، کادر علمی آسیب دیده، نبود صنفهای درسی کافی و لابراتوارها، کتابخانه مجهز عدم دسترسی به تکنالوژی معلوماتی کافی از جمله مشکلات جدی و مُبرمی هستند که سیستم تحصیلات عالی با آنها مواجه میباشد. با در نظر داشت موارد فوق به این نتیجه می رسیم که اثرهای یاد شده هنوز هم در برخی فعالیتهای اکادمیک سایه انداخته و تطبیق فعالیتهای معیاری اکادمیک را کند ساخته است. عجیب این که رشد سریع و افزایش سرسام آور دورههای فراغت از لیسهها نیاز و تقاضا به تحصیلات عالی را در کشور بیشتر نموده است. مگر برخی موانع مهمی که فراروی کشور قرار دارند هنوز هم پا برجا است که با افزایش کمی محصلان، کمبود کادر متخصص و کارا، نبود منابع و زیرساختهای معیاری کافی و فعال، کمبود تسهیلات آموزشی، خلای شدید در عرضه و تقاضای نیروی بشری ورزیده و ماهر را در رشتههای ساینس و تکنالوژی نام برد.دیدگاه ستراتیژیک تحصیلات عالی در کشور بیان میدارد که “ایجاد یک سیستم تحصیلات عالی دولتی و خصوصی با کیفیت عالی که جوابگوی نیازهای رشد و انکشاف افغانستان باشد، منتج به بهبود رفاه عامه گردیده، به ارزشهای ملی پابند بوده، مجهز به دانش پیشرفته علمی و دارای مدیریت عالی بوده و در سطح بین المللی دارای اعتبار و جایگاه برجسته باشد.” روی این اصل، انتظار بر این است که مسوولیت پذیریها و عملکرد نهادهای تحصیلات عالی دولتی و خصوصی طوری تبارزکند که اصل دومی که رسالت تحصیلات عالی در زمینه فراهم نمودن دسترسی برابر به تحصیلات عالی، برایافرادواجد شرایط علمی و اکادمیک باشند انجام پذیرد. این رسالت وزارت تحصیلات عالی را به ایجاد نهادهای تحصیلات عالی مبتکر که توان ارایۀ تدریس تحقیق و خدمات باکیفیت را داشته باشدمکلف میسازد تا فارغ التحصیلانی را تقدیم جامعه نماید که توان رقابت از نگاه دانش با معیارهای جهانی را داشته باشند و در رشد اقتصادی-اجتماعی افغانستان سهمگیری فعال داشته باشد